آشنایی با رشته مهندسی صنایع

مهندس صنایع زن یا مرد که نسبت به سایر کارشناسان مهندسی با گستردگی و تنوع کاری بیشتری با مسایل میدان اجرا همراهی می‌کند، از یک سو تمرکز تخصصی بر مبنای مهندسی و فناوری داشته، و از سویی دیگر بر روش‌های علمی افزایش بهره‌وری و کارآیی و تغییر در فناوری نظام‌های خدماتی و تولیدی با استفاده از ابزارهای مدل‌سازی، بهینه‌سازی و شبیه‌سازی تسلط دارد. ویژگی بین رشته‌ای و تنوع توانایی‌های این رشته مهندسی که به طور روز افزون مطلوبیت تخصص می‌یابد، سبب شده ظرف سال‌های اخیر این رشته جایگاه اجتماعی خویش را از منظر علاقمندان ورود به دانشگاه ایران از رتبه نهم، به اول و دوم بدل نماید.مشاوران برتر این حسن استقبال سبب ورود علایق، ظرایف و توانایی‌هایی به این رشته شده و به شدت باعث توسعه و تحول در آن گردیده است.

در دنیا در حال حاضر فرآیند مشابهی در مورد این رشته در حال روی دادن است، به طوری که می‌توان سه نوع برخورد اجتماعی متفاوت نسبت  به این رشته را مشاهده نمود:
۱.  کاملا سنتی و صرفاً در حوزه کارسنجی و بهینه‌سازی تلاش‌ها
۲.  متکی به بهره‌وری از طریق زدودن نارسایی‌ها و استفاده هوشمندانه از امکانات
۳.  در راستای استفاده از ابزارهای تحلیلی برای دست‌یابی به قابلیت اطمینان بالاتر

تحصیل کرده ایرانی این رشته همچون تحصیل کرده‌های دیگر نقاط دنیا که از توانمندی صنعتی بالاتری برخوردار هستند، به توانایی‌هایی چون طرح و برنامه‌ریزی سخت‌افزاری و نرم‌افزاری خرد و کلان، امکانات و تجهیزات، ایجاد و هدایت سیستم‌های کنترل و تضمین، کنترل پروژه، موجودی و مسایل مالی، مکانیزم‌های سنجش کار و زمان و پژوهش‌های مختلف عملیاتی مجهز می‌باشد.

از مسایل جزء‌ دنیای اجراء نظیر تخصیص و تقسیم کار روزانه افراد، ماشین‌آلات و تجهیزات و بهبود روش گرفته، تا بازسازی نظام‌های موجود، ایجاد نظام‌های اطلاعاتی برای تصمیم‌گیری‌های مدیریت، ابعاد اقتصادی و استفاده از ابزارهای ریاضی برای تسهیل در تصمیم‌گیری‌ها، همه و همه در حوزه تلاش‌های این کارشناسان قرار می‌گیرد. او علاوه بر اینکه در بخش‌های صنعتی در حرفه خویش فعال است، بسته به طبیعت کاری در اکثر رشته‌های اجرایی غیرصنعتی نقش‌های محوله را نحو موثری ایفا می‌نماید.

تعریف مهندسی صنایع

مهندسی صنایع رشته‌ای است که با طراحی، بهبود و پیاده‌سازی سیستمهای یکپارچه‌ای از افراد، مواد، اطلاعات، تجهیزات و انرژی مرتبط است. این رشته بر پایه دانش تخصصی و تبحر در علوم ریاضی، طبیعی، اجتماعی و نیز قوانین و روشهای تجزیه و تحلیل مهندسی و طراحی بنا نهاده شده است تا به کمک این علوم و قوانین، به تعیین، پیش‌بینی و ارزیابی نتایج حاصل از سیستمهای یکپارچه بپردازد.

مهندسی صنایع درگذر زمان

با گذشت زمان و توسعه کارخانه‌ها، نیاز به روشهای علمی برای مدیریت این گونه واحدها افزایش یافت و بدین‌سان زمینه‌های لازم به منظور شکل‌گیری و ظهور مهندسی صنایع فراهم آمد.
توسعه ابتدایی رشته مهندسی صنایع، ارتباطی جدایی ناپذیر با فعالیت گروهی از محققین اواخر قرن نوزدهم دارد.

فردریک تیلور و آغاز تجزیه و تحلیل روشها

شخصی که او را پدر مدیریت علمی و مهندسی صنایع می‌شناسیم، فردریک تیلور (۱۸۵۶،۱۹۱۵) است. وی که یک مهندس مکانیک بود، در طول فعالیت خود در صنایع فولاد‌ سازی، روش بهتری را برای انجام فعالیتهای کاری کارگران پایه‌گذاری کرد و به این ترتیب به عنوان اولین فردی که یک تئوری کامل در اصول مدیریت و مطالعه روش را پایه‌گذاری و تکمیل کرده، شناخته شد.
زمانی که تیلور به عنوان سرکارگر در شرکت فولادسازی میدویل فعالیت می‌کرد، ابتدا شروع به بررسی و حل مسائلی از قبیل بهترین روش انجام کار و شناسایی عناصر کاری کرد.

چند سال بعد که او در صنایع فولاد بتهلم مشغول فعالیت بود، مطالعه مشهوری در زمینه روش انجام کار در معدن سنگ انجام داد. تعداد ۴۰۰ تا ۶۰۰ کارگر مشغول جابجا کردن سنگ بودند. وی با مطالعه اندازه بیل‌ها و مقدار موادی که با هر بیل می‌توانستند جابجا شوند، به این نتیجه رسید که اگر هر بیل ۵/۲۱ پوند بار را جابجا کند، مقدار موادی که در روز جابجا می‌شود بیشترین مقدار ممکن خواهد بود. بدینوسیله این امکان فراهم شد که در طول سه روز بدون کاهش حجم تولید، تعداد کارگران تا ۱۴۰ نفر کاهش یابد. با این روش هزینه استخراج از ۷تا۸ سنت در تن به ۳تا۴ سنت در تن کاهش یافت.

یکی دیگر از کارهای بزرگ تیلور در بتهلم بارکردن آهن خام روی واگن‌های باری بود. برای این کار نیاز بود که کارگر آهن خام را از یک توده روی زمین برداشته، روی یک تخته شیب‌دار حرکت دهد و درون واگن خالی کند. تیلور با مطالعه عمیق این مجموعه ساده حرکات، توانست برنامه زمانی برای انجام هر فعالیت ارائه دهد و دستمزد روزانه کارگران را براساس میزان کار انجام شده و نه بصورت روزانه پرداخت کند. با به کاربردن روش جدید هرکارگر ماهر و قوی ۴۷ تن آهن خام را در روز جابجا می‌کرد و۸۵/۱ دلار دریافت می‌کرد در حالی که قبلا به طور متوسط۱۲ تن آهن خام جابجا می‌شد و به هر کارگر ۱۵/۱ دلار پرداخت می‌شد. کارگران در ابتدا به مخالفت با  دیدگاه تیلور پرداختند اما بعد از مطرح نمودن یک سیستم پرداخت تشویق نقدی آنان نیز با تیلور همراه شدند.

در آن هنگام تیلور به پیشرفت‌های مهمی در روش‌های انبارداری و استاندارد کردن شغل‌ها دست یافت. وی به کمک گانت توانست دستمزد کلیه کارهای تولیدی را بر مبنای میزان تولید تدوین کند.

آخرین کتاب تیلور، اصول مدیریت علمی اولین تلاش در جهت ترسیم یک فلسفه مدیریت است. او اولین فردی بود که سعی داشت با مرتبط نمودن و شناساندن عناصر مختلف مدیریت، به مفهومی همگون دست یابد. فرمول او برای به حداکثر رساندن سطح تولید شامل سه عنصر کار مشخص، زمان مشخص و روش مشخص است که این فرمول از مفاهیم پایه مهندسی صنایع است. نویسنده‌ای به نام جیمزچاپمن، نقش بی‌نظیر تیلور را به صورت زیر عنوان نموده است:
۱.  تعیین علمی استانداردهای کار.
۲.  سیستم پرداخت دستمزد بر مبنای یک استاندارد از میزان کار انجام شده توسط هر کارگر.
۳.  ریاست وظیفه‌ای.
۴.  انقلاب فکری که تیلور آن را پیش‌نیاز برپایی و اجرای مدیریت علمی می‌دانست.